-->

sampash

دیروز با موضوع جالبی برخورد کردم که برای خودم جالب توجه بود و ترجیح دادم که برای شما نیز مطرح کنم .

صبح آقای سمپاشی زنگ شرکت را زده و پرسنل طبق عادت بدون پرسش در را باز کرده اند ، اومده داخل حیاط ساختمان شرکت و درخت ها را سمپاشی کرده است و یک ساعت بعد زنگ زد ، که بیاید پول من رو بدید ، من به شخصه اصلا ایشون رو ندیدم که سمپاشی کرده باشه و یا حتی صبح زنگ زده باشه با چند نفر از پرسنل ، از پشت آیفون صحبت کرده و گفته که من سم پاشی کردم پول من رو بدید و چون کسی بهش پول نداد ، رفت .

دوباره یک ساعت بعد ، اومد و زنگ زد ، من دیدم که یکی از پرسنل در این رابطه مجدد با ایشون صحبت کرد ، بعد که آیفون رو گذاشت ، گفتم خودم برم و از پشت آیفون توجیهش کنم ، آیفون رو برداشتم و صداش کردم ، اومد دمه آیفون ، پیرمردی بود با سنی حدود ۶۵ سال و یک منبع بزرگ سمپاشی پشتش ، صحبت های قبلی ، مبنی بر اینکه یکی در رو باز کرد و من سمپاشی کردم و الان پول من رو بدید رو تکرار کرد ، من هم گفتم با کی هماهنگ کردی که سمپاشی کردی ؟ گفت با هیچ کس ! گفت من هر سال این کار رو انجام میدم ! دقیقا نمیدونم ولی فکر کنم که سال های قبل هم سمپاشی کرده ، به هر حال بهش گفتم که شما با کسی هماهنگ نکردید ، باید هماهنگ می کردید و مبلغ رو اعلام می کردید و ما یا قبول می کردیم یا می گفتیم که نیازی به این کار نیست ، خلاصه اینکه رفت .

من توی فکر بودم که این هم یک روش جدید پول در آوردن شده ! که اول کار رو بدون رضایت انجام میدن و بعدش میگن پول بده ! یک کمی که بیشتر فکر کردم گفتم خوب البته سم که پاشیده ، اینکه سمپاشی کرده بد هم نیست ، کار خوبیه ، شاید از روی نادانی در رابطه با اینکه باید چگونه بیزینس کنه ، این کار رو انجام داده ، شاید هم ساده انگاری کرده و گفته که من مثل هرسال باید کار خودم رو انجام بدم ! به هر حال من از پنجره بالا نگاه کردم ببینم کجاست ، ندیدمش ، داخل حیاط همسایه ها هم نبود ، رفتم داخل خیابان و ایشون رو ندیدم ، انتهای خیابان روبه رویی (در حدود ۲۰ ساختمان دورتر) شخصی را دیدم که ایستاده ، حدس زدم که سمپاش هست ، تا سرخیابان خودمون رفتم دیدم که یا باید زنی باشه که کیف داره ، یا اون پیرمرد با مخزن سمپاشی ، تا خودم رو بهش برسونم از خیابان روبرویی خارج شد ، اما بهش رسیدم و باهاش صحبت کردم و متقاعد شد که سری بعد اینکار رو انجام نده و اول با یک نفر هماهنگ کنه و بعد سمپاشی انجام بده ، به هر حال پولش رو دادم و رفت .

نتیجه این که بسیارند آدمهایی که کلاهبردار نیستند و نمی دانند که چگونه باید پول در بیاورند و برای همین چنین اشتباهاتی می کنند و یا پول به دست نمی آورند و یا دیگران فکر می کنند که اینها کلاهبردار هستند و هیچ کس نیست که به این اشخاص آموزش دهد یا این مشکل را برای همیشه حل کند (البته هست مواردی که باز هم مشکل حل نمی شود)

 

author : Vahid Khosravi

2 دیدگاه در “کلاهبردار یا نادان”

  1. احسان ابراهیمی گفت:

    درود بر شما

    1. درود بی کران بر شما که مطالب رو مطالعه می کنید و برای بیشتر آموختن خود وقت و هزینه صرف می کنید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

⧏ مطالب دیگری که میتوان مطالعه کرد ⧐

  • اخراج … چقدر این کلمه دارای استرس است ؟! اخراج می تواند مانند یک فنر باشد که شما را از کنار سایر همکاران به بالا پرتاب کند … خیلی وقت ها ما آدم ها فکر می کنیم که اخراج آخر راه است ،‌ اما من در طول چند سال مدیریت بیش از ۷۰ نفر تا به امروز ،‌ یافته ام که اخراج آخرین راه و آخر راه نیست . من معمولا از کلمه اخراج...
    اخراج ، آخرين راه و آخر راه نيست
  •   اولین روزهای مدیریت من بر میگرده به حدودا ۱۶ سال پیش ، وقتی که پسری ۱۳ ساله بودم ،  من تمام زنگ های تفریح دوران راهنمایی (کلاس شش تا نه) خود را در کتابخانه مدرسه سپری کردم ، الان که خوب نگاه می کنم با اینکه سه سال هر روز زنگ های تفریح در کتابخانه مدرسه ، مسئول کتابخانه بودم ، متاسفانه کتاب های زیادی را خودم مطالعه نکردم . می...
    اولین روزهای مدیریت من
  • دو مدل قوانین مالی در دنیا داریم : ۱- قوانین مالی افراد پولدار ۲- قوانین سایر افراد قوانین افراد پولدار بسیار زیاد با قوانین سایر افراد متفاوت می باشد ،‌ مثلا افراد پولدار بدهی را همیشه بد نمیدانند ، این در حالی است که سایر افراد بدهی را چیز بسیار بدی می دادند . فرض کنید که پولداری سهامدار شرکت بزرگی است ،‌ اگر شرکت مذکور چند نفر از کارمندان را (به دلیلی صحیح) اخراج...
    قوانین پولدارها و سایر افراد
vahid khosravi vahid khosravi vahid khosravi

تمامی حقوق برای مهندس وحید خسروی محفوظ می باشد